نمایش نتایج: از 1 به 17 از 17

موضوع: مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

1689
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    سلام

    من پسری هستم متولد 74 قبل این اصلا هیچ وقت خودم رو با دیگران مقایسه نمیکردم و هیچ وقت هم حسودی نمیکردم.

    ولی نمیدونم میشه اسم اینو مقایسه کردن و حسودی گذاشت یا نه.

    من قبلا فقط یه بار اونم توی مجازی با یه دختری بودم (یه ماه) ولی به دلایلی از جمله اینکه فاصله دور بود و روز به روز بیشتر وابسته میشدیم ازش دور شدم هر چند خیلی دوسش داشتم و دارم (دوست داشتن خیالی )

    الان بعده گذشت چند ماه از اون اتفاق توی باشگاهی که میرم به تازگی همکلاسی قدیمیم رو دیدم و باید بگم از نظر تناسب اندام خوبه.

    من اضافه وزن دارم و برای کم شدن وزن و سلامتی دارم ورزش میکنم و نهایت تلاشم رو میکنم و خیلی پیشرفت داشتم.
    حدود یه هفته پیش بود با این همکلاسیم با اس ام اس شوخی میکنم و واقعا شوخی عادی بود و خیلی بد رفتار میکنه و من به جای اینکه جوابش رو مثل خودش بد بدم فقط گفتم بیخیال این دوستی باش پس . اینطوری هم من راحت ترم هم تو. از اون وقت دیگه به هم توجهی نمیکنیم.


    مشکل اینجاست . ولی باید بگم احمقانه هست و خودم میدونم. من قبلا فهمیده بودم این همکلاسیم دوست دختر داره. و من خودم رو با این همکلاسیم مقایسه میکنم و ناراحت میشم که من ندارم. در حقیقت باید بگم همیشه خودم رو کنترل کردم که دنبال دوست دختر نباشم تا وقتی که برسم به دانشگاه.(این فقط فکر منه) من الان پشت کنکورم و امسال به احتمال خیلی زیاد به رشته ای که میخوام میرسم


    ینی به اون فرد حسودی میکنم -.- شایدم نمیدونم یه حسی شبیه این.


    حقیقت رو بگم. من الان به هر کی که دوست پسری/دوست دختری داشته باشه حسودی میکنم.

    یه مدت پیش بود توی دانشگاه پیام نور بودم چند بار فرصت دوستی با دخترا پیش اومده بود ولی توجهی نکردم الان به این نتیجه رسیدم من به دلیل این که افسردگی و این که تنهام بیشتر متمایل شدم به دوست پیدا کردن.

    هیچ دوستی ندارم و تنهام و فقط درسم رو میخونم و مجازی نمیرم. یادم رفت بگم فقط یه دوست مجازی دارم که هر از گاهی با هم در مورد صحبت میکنیم و به هم زنگ میزنیم (پسر هست و درس خون هست و به هم کمک میکنیم)



    خلاصه مطلب و کلمات کلیدی اینان: دوست دختر-رابطه گذشته- حسودی به افرادی که دوست دختر/دوست پسر دارن

    یه چیزی که در موردش از خودم خوشم اومد این بود که رابطه گذشته یه مانع بود برای درسم و از پیش رو برداشتمش ولی سخت بود .و از این بابت خوشحالم که برعکس بقیه که خوش گذرانی هستن من برای ایندم تلاش کردم (خودنمایی نباشه ببخشید فقط خواستم بگم از این بابت خوشحالم و وقتی به این فکر میکنم که بقیه دوست بازی میکنن و من عوضش اینده رو به دست میارم انرژی به دست میارم)






    یه چیز دیگه. چون من افسردگی دارم به این خاطر من بیشتر باید بگم محتاج تشویق بقیه شدم. در حقیقت اعتماد به نفس اومده پایین و من به این نیاز پیدا کردم که از طرف بقیه تشویق بشم. شاید بعضی حرفا رو پیدا کنین که بیشتر شبیه خودنمایی بوده تا تشویق بشم -.-
    ویرایش توسط ss75 : 12-12-2017 در ساعت 10:40 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    کسی نیست در این باره کمکی کنه؟


    حسودی به نظر خودم به خاطر این بوجود میاد که ادم نتونه یه چیزی رو انجام بده یا به دست بیاره.

    ولی درباره این مشکل من چی میشه گفت؟ من خودم تو این مشکل موندم

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    سلام
    متنت که نشون میده پسر صاف و صادق و بی الایشی هستی اگر واقعا این متن ویرایشی نباشه...ادمایی سمت افسردگی میرن که یک بخاطر محیط،بخاطر استرس،بخاطر اضطراب، فکر درگذشته، ناامیدی از اینده و در اخر مقایسه و ژنتیک

    اعتمادبنفس که پایین بیاد فرد دچار بحران هویت میشه میگرده دنبال عیب هاش تا بتونه ی جورایی برطرف کنه تا عزت نفس بدست بیاره ، فکر میکنه توجه دیگران باعث بهبودی میشه ولی موقتی هست نا کامل و مدت دار.

    برادر گلم طبق تجربه ای ک داشتم، دوستی با یک دختر یا پسر، میتونه افسردگیت را بهبود ببخشه یا بدتر کنه ، پس نباید کمالگرا به زندگی نگاه کرد.
    من تجربم این بود که بادختر دوست بشم ک خب شد ولی ثبات نداشت، فکر میکردم این ثبات نداره بعد ک وارد محیطی شدم که دوستان دوستدختراشون ول شون کرده بودن، فهمیدم دوستی ها چ مجازی چه واقعی خوب نیست، ببین برادر گلم انسان پیچده هست و اجتماع پیچیده تر، خیلی دیگه بخوای فانتزی بزنی که بگی من صاحب بهترین میشم.
    دخترا عادت شونه، تو بهترین شرایط باهات هستن و بعد مدتی که تاریخ مصرفت تمام شد، ولت میکنن، من زمانی که فهمیدم شدم ابزار ولش کردم.
    خودت را ابزار نبین تو یک انسانی، افسردگی هم باید با متخصص روانپزشک و روانشناس در میان بگذاری، چون بصورت موقت شاید مشکل ساز بشه.
    خود من ارشد روانشناسی نوشتم و روزی 6ساعت میخوندم، یک ماه قبل کنکور استرسی شدم و نشد کنکور بدم و بقیه ماجرا که جالب نبود....
    این فکر که دوستم، دوستدختر داره و باهم عاشقانه حرف میزنند را از کلت بنداز دور، میدونی چرا؟؟ چون واقع بین نیستی سطحی نگری، دوستت نمیاد بگه هرشب فحش بهم میدیم و یا چندوقت یک بار قهریماا فقط موقعی که شادن میاد عکس هاش یا چت هاشو بهت نشون میده.
    تا وقتی که خودت را باور نکنی، نه اعتمادبنفست خوب میشه نه افسردگیت، ببین بزار شرایط را بگم اگر به فکر و اعصاب و ورح و روانت نرسی، شاید روز کنکور نتونی سرجلسه بری.

    افسردگی بدترین نوعش میاد میشه وسواس فکری تو فعلا اولاش هستی، و اینکه وقتی فکر سمت یک چیز زوم بشه، وسواس فکر میاد، اگر گوش ندی به خودت روزی را میبینم که وسواس فکری میگیری که باید ایندت را بزنی به دیوار، هروز ببینی و خودخوری کنی!!!

    دخترا میگن ما احساسی و نیاز به عاطفه داریم، این ها چرت و پرتن ، هرموقع نیاز به عاطفه یا نیاز جنسی داشته باشن عجیب مهربون میشن، چرا؟؟ چون ثانیه ای تصمیم میگیرن، بخدا وارد رابطه میشی سرویس میشی هر ساعت باس نزاری رابطت خراب بشه و بازم خراب میشه و تو میمونی و ارزوهات.

    ببیندختره میاد میگه من عاشقتم و تو عشق اول و تو زندگیمی و یا حتی دیگه زیاد شعر میگن تو نیمه گمشدم نیستی تو خود گمشدمی!!! ی لبخند بزن و بگو اکی، چرا چون دختری ک میادمیگه پول برام مهم نیست خیلی براش مهم هست و اگر خواستگاری براش بیاد که از نظر اجتماعی و مالی خوب باشه تو را میندازه دور.

    هرموقع هرکسی تو رابطه بهت گفت من از دروغ متنفرم، تو ذهنت نگو ایول این عشقه این صادقه، فانتزی نزن، این دختر از دروغ شنیدن بدش میاد ولی از دروغ گفتن نچ!

    برادر نصیحت اخر صابون و وازلین همیشه دنبالت باشه، اگر از صابون دل بکنی ، باید وازلین بزنی و اگر با صابون ور بری وازلین از بین میره، ادم عاقل وقتی میبینه جامعه گرگه، صابون را انتخاب میکنه و ادمی که فکر میکنه جامعه سالم و محترمه وازلین!!
    تو همین انجمن برو تایپیک ها رو ببین، خانم امده میگه من شوهرمادوست ندارم ولی بخاطر شرایط اجتماعی و مالی که داره نمیتونم ولش کنم، بگو خواهرم کالایی بودنت که الان اثبات شده.

    برادم سعی کن تو زندگی کاالا نباشی و انسان باشی، روزگار باکسی شوخی نداره، کالایی بشی به هرنحوی مصرف میشی حالا میخوای بادختر باش میخوای بادوستای هم سن و سالت ک پسرن

    کسی هم کالا نبین که بخوای مصرفش کنی!!؟؟

    و من الله توفیق
    ویرایش توسط amir1370 : 12-12-2017 در ساعت 02:57 PM
    امضای ایشان
    فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن

    تنها راه
    آرامش این قرص های عصابن
    عشق‌‌ بدون عمل معنایی نداره
    اعتماد بدون اثبات هیچه
    و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...



    این قافله عمر عجب می گذرد
    دریاب دمی که با طرب می گذرد
    ساقی غم فردای حریفان چه خوری
    پیش آر پیاله را که شب می گذرد
    خیام

  4. کاربران زیر از amir1370 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط amir1370 نمایش پست ها
    سلام
    متنت که نشون میده پسر صاف و صادق و بی الایشی هستی اگر واقعا این متن ویرایشی نباشه...ادمایی سمت افسردگی میرن که یک بخاطر محیط،بخاطر استرس،بخاطر اضطراب، فکر درگذشته، ناامیدی از اینده و در اخر مقایسه و ژنتیک

    اعتمادبنفس که پایین بیاد فرد دچار بحران هویت میشه میگرده دنبال عیب هاش تا بتونه ی جورایی برطرف کنه تا عزت نفس بدست بیاره ، فکر میکنه توجه دیگران باعث بهبودی میشه ولی موقتی هست نا کامل و مدت دار.

    برادر گلم طبق تجربه ای ک داشتم، دوستی با یک دختر یا پسر، میتونه افسردگیت را بهبود ببخشه یا بدتر کنه ، پس نباید کمالگرا به زندگی نگاه کرد.
    من تجربم این بود که بادختر دوست بشم ک خب شد ولی ثبات نداشت، فکر میکردم این ثبات نداره بعد ک وارد محیطی شدم که دوستان دوستدختراشون ول شون کرده بودن، فهمیدم دوستی ها چ مجازی چه واقعی خوب نیست، ببین برادر گلم انسان پیچده هست و اجتماع پیچیده تر، خیلی دیگه بخوای فانتزی بزنی که بگی من صاحب بهترین میشم.
    دخترا عادت شونه، تو بهترین شرایط باهات هستن و بعد مدتی که تاریخ مصرفت تمام شد، ولت میکنن، من زمانی که فهمیدم شدم ابزار ولش کردم.
    خودت را ابزار نبین تو یک انسانی، افسردگی هم باید با متخصص روانپزشک و روانشناس در میان بگذاری، چون بصورت موقت شاید مشکل ساز بشه.
    خود من ارشد روانشناسی نوشتم و روزی 6ساعت میخوندم، یک ماه قبل کنکور استرسی شدم و نشد کنکور بدم و بقیه ماجرا که جالب نبود....
    این فکر که دوستم، دوستدختر داره و باهم عاشقانه حرف میزنند را از کلت بنداز دور، میدونی چرا؟؟ چون واقع بین نیستی سطحی نگری، دوستت نمیاد بگه هرشب فحش بهم میدیم و یا چندوقت یک بار قهریماا فقط موقعی که شادن میاد عکس هاش یا چت هاشو بهت نشون میده.
    تا وقتی که خودت را باور نکنی، نه اعتمادبنفست خوب میشه نه افسردگیت، ببین بزار شرایط را بگم اگر به فکر و اعصاب و ورح و روانت نرسی، شاید روز کنکور نتونی سرجلسه بری.

    افسردگی بدترین نوعش میاد میشه وسواس فکری تو فعلا اولاش هستی، و اینکه وقتی فکر سمت یک چیز زوم بشه، وسواس فکر میاد، اگر گوش ندی به خودت روزی را میبینم که وسواس فکری میگیری که باید ایندت را بزنی به دیوار، هروز ببینی و خودخوری کنی!!!

    دخترا میگن ما احساسی و نیاز به عاطفه داریم، این ها چرت و پرتن ، هرموقع نیاز به عاطفه یا نیاز جنسی داشته باشن عجیب مهربون میشن، چرا؟؟ چون ثانیه ای تصمیم میگیرن، بخدا وارد رابطه میشی سرویس میشی هر ساعت باس نزاری رابطت خراب بشه و بازم خراب میشه و تو میمونی و ارزوهات.

    ببیندختره میاد میگه من عاشقتم و تو عشق اول و تو زندگیمی و یا حتی دیگه زیاد شعر میگن تو نیمه گمشدم نیستی تو خود گمشدمی!!! ی لبخند بزن و بگو اکی، چرا چون دختری ک میادمیگه پول برام مهم نیست خیلی براش مهم هست و اگر خواستگاری براش بیاد که از نظر اجتماعی و مالی خوب باشه تو را میندازه دور.

    هرموقع هرکسی تو رابطه بهت گفت من از دروغ متنفرم، تو ذهنت نگو ایول این عشقه این صادقه، فانتزی نزن، این دختر از دروغ شنیدن بدش میاد ولی از دروغ گفتن نچ!

    برادر نصیحت اخر صابون و وازلین همیشه دنبالت باشه، اگر از صابون دل بکنی ، باید وازلین بزنی و اگر با صابون ور بری وازلین از بین میره، ادم عاقل وقتی میبینه جامعه گرگه، صابون را انتخاب میکنه و ادمی که فکر میکنه جامعه سالم و محترمه وازلین!!
    تو همین انجمن برو تایپیک ها رو ببین، خانم امده میگه من شوهرمادوست ندارم ولی بخاطر شرایط اجتماعی و مالی که داره نمیتونم ولش کنم، بگو خواهرم کالایی بودنت که الان اثبات شده.

    برادم سعی کن تو زندگی کاالا نباشی و انسان باشی، روزگار باکسی شوخی نداره، کالایی بشی به هرنحوی مصرف میشی حالا میخوای بادختر باش میخوای بادوستای هم سن و سالت ک پسرن

    کسی هم کالا نبین که بخوای مصرفش کنی!!؟؟

    و من الله توفیق
    با تشکر از شما

    بعده دیدن این متن حالم بهتر و وضعیت روانی هم بهتر شد. فقط باید بتونم این طرز فکر رو با داشته باشم و تثبیتش کنم چون مدتی میشه این طرز تفکر بده رو دارم. بازم تشکر فراوان. یه چیزی رو نمیخواستم بگم. اینکه اون همکلاسی که گفتم ترک تحصیل کرده و اوضاع خوبی نداره. و من از این بابت هم ناراحت بودم که چرا دارم خودم رو با همچین ادمایی مقایسه میکنم مهم ترین چیز برای یه شخصی تو سن من تحصیلاتشه. شاید الان به چشم زیاد نیاد ولی بعدا معلوم میشه. الان حسم این هست که از کسایی که دارن این راه بدی رو که گفتم میرن خیلی جلوترم. یه مدت اینطوری فکر میکنم , بعدش تصمیم دارم کلا از بحث فکر کردن به این که بقیه چیکار میکنن بیام بیرون. این که مستقیم برم به سراغ این که از فکر کردن به کارای بقیه بیام بیرون فعلا الان امکانش نیست و باید جز به جز عمل کنم.


    مهم ترین چیزی که برای من الان وجود نداره اعتماد به نفس هست. من باید بگم تا چند ماهه پیش همیشه اعتماد به نفسم ماکزیمم بود و به طبع این توان بود که من هر چی فکر منفی بود دور میریختم و اصلا مقایسه نمیکردم حتی به این که بقیه چیکار میکنن چی میگن توجه نمیکردم و مقایسه و حسودی 0 مطلق بود.

    پس من اول باید برای اعتماد به نفسم برنامه ریزی کنم. با تشکر
    ویرایش توسط ss75 : 12-14-2017 در ساعت 10:23 AM

  6. کاربران زیر از ss75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    چاکر داداچ

    ببین برادر گلم تو زندگی برای کسایی مایه بزار که اشتباه میکنند ولی نمیدونند نه برای کسی که اشتباه میکنه و برات از فرمول ریاضی تا فلسفه برات متن میاره که ببین کار من درسته، یکم رک تر سر خر که سنگین بزار خودش بکشه.


    میدونی بعضی چیزا میگن ذاتیه، و علاقه و صبوری، من تو رشته روانشناسی اگر وارد میشدم میدونستم کمک میکنم و حتی ارامش هم میگرفتم، بعضی روانشناس ها الگویی کمک میکنن بعضیا نه عینی و واقعی.

    من خودم بیماریم خب دوقطبی درجه یک شد..بعد برادر چند وقت پیش مادرم امد گفت فلانی تو فامیل هم دوقطبی و رفته تو حالت شیدایی و میگه من میخوام دنیا را نجات بدم و برای خودش متن مینویسه، بعد گفتم خب اقوام و خانواده درجه یک چیکار میکنن، گفتن که میگن باید بری دکتر و اینم میگه من سالمم، بعد گفتم خب ی جوری به خانم طرف بگو یک برگه از چیزایی که مینویسه را برای من بیاره، بعد ک اورد دیدم برای خودش همه چی را تفسیر میکنه و اینا مثلن نوشته بود ایرانسل، هرکس از ایرانسل استفاده کنه ، سل میگیرد.
    گرفتم جریان چی شده، من دوقطبیم حالت توهم و ابرقدرت نداشت یهو حالت گریه فقط بهم دست میداد.
    ی روز رفتم خونشون و به کسایی که اونجا بودن گفتم برید بیرون از اتاق،رفتم بهش گفتم من از سمت خدا امدم بمن وحی شده که بیام برای شما پیغام بیارم، ببین ی ادمدوقطبی وقتی رفت تو فا زتوهم و ابرقدرتی نمیشه باهاش اصطحکاکی برخورد کرد، خلاصه ی یک ساعتی باهاش حرف زدم و گفتم باید بریم فلان جا که طرف چندسالش هست و هیکل و تحصیلاتش دکتری هست و باید بریم باهاش صحبت کنیم و تا کمکمون کنه، یهو گفت زود باش بریم ، فهمیدم نقشه گرفته، خلاصه به خانم و برادرش گفتم بیا بریم ولی فقط در راه هیچ حرفی از دکتر نزنید و هیچی نگید و اینکه هرموقع رسیدیم شما خانم محترم برید با دکترش صحبت کنید که ما با این روش اوردیمش و شما حواست باشه و اینا...به خانمش هم گفتم بهدکتر بگو حتما امپول هالیپریدول و بی پریدون بنویسه
    اقا ما رفتیم و بعد نوبتمون شد و رفتیم داخل مطب دکتر گفت باید برای اینکه بفهمیم شما از سمت خدا امدید جفتتون ، بایدامپول بزنید تا بفهمیم دروغی درکار نیست، منم گفتم باشه اقای مثلن از طرف خدا فقط ی لحظه بیاید بیرون، امد بیرون گفتم برای منم ی امپول تقویتی بنویسید با هم میزنیم اون دوتا امپول بی پریدون و هالیپریدول ، برای منم ی تقویتی ک بهش ثابت شه باهم هستیم و اینا چون فرد تو حالت شیدایی بدبینی و شکاکی و حس شنوایی بالا میره

    اقا امپول را زدیم و امدیم خونه میدونستم دارو هم بایدداخل ابمیوه بهش بدن و بعد چند رو زمیره تو حالت افسردگی و بعدم بهتر میشه.

    فقط چند روز پیش بهش گفتم حتما روانکاو هم ببریدش وقتیی رفت تو حالت افسردگی و دکتر روانپزشکم ببریدش، اصلا روانشاس نبریدش، اگر تنها قرص بخوره ساقه زده میشه ولی ریشه نه و هرلحظه باز شیدای یمیاد ولی اگر دارو روانکاوی باهم باشه ساقه و ریشه نابود میشن.

    بعد خانمش میگفت خیلی دروغ میگه ، گفتم عادیه میره تو حالت شیدایی حس اعتماد بنفس کاذب میگیره و براثر احساسی بودن یک تصمیماتی میگره و که خطرین بعد که به حالت افسردگی یا نیمه نرمال میاد و میفهمه چه کاری کرده مجبوره دروغ بگه.

    بعد گفت این مرد شوهر نمیشه برام!!!! گفتم دنبالناموس کسی هست؟ خیانت کرده؟ موادمخدر؟الکل؟سیگار؟؟ گفت هیچ و هیچی خداروشکر گفتم اینا داخل یک ادم دوقطبی هست که خیلی از ادم های سالمم انجام میدن پس فانتزی نزن و برو خداروشکر کن.

    الان بعد چندوقت ک زنگ میزنه خودش یا دختر 14سالش، حال شوهر یا پدرش را میپرسم میبینم رو به بهبودیه و خداروشکر داره بهتر میشه و همین که خنده مادرو دخت را میبینم برام لذتش عالی میشه.

    حالا اگر منم مثل یک روانشناس یا یک ادم عادی همون رو زمیگفتم تو بیماری و بایددکتر بری تهش نتیجه خوبی نداشت...

    و در اخر برادر دنیا جایی که هرچیزی را بدست میاری شاید ازدست بدی، زیاد فانتزی نزن که باید حتما اون چیزی ک میخوام بشه، هرموقع دیدی داری عصبی میشی بگو خدایا هرچی مصلحته برسون ، من انسانم و عقلم محدود.

    بعد 26سال زندگی ، فهمیدم زندگی یعنی از تنفر به تنفری دیگر رسیدن و نتیجه اش عشق میشه.((جمله یکم سنگینه، خواستی برات توضیح میدم))
    امضای ایشان
    فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن

    تنها راه
    آرامش این قرص های عصابن
    عشق‌‌ بدون عمل معنایی نداره
    اعتماد بدون اثبات هیچه
    و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...



    این قافله عمر عجب می گذرد
    دریاب دمی که با طرب می گذرد
    ساقی غم فردای حریفان چه خوری
    پیش آر پیاله را که شب می گذرد
    خیام

  8. کاربران زیر از amir1370 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14313
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    18
    تشکر شده 70 بار در 55 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    تو هنوز جوجویی
    نباید ازاین فکرا به************ی
    دوست دختر چیه اخه جوجو دوست دختر پول و عمرت رو نابود میکنه
    مردونگی به سینگلیه
    جوجو

  10. 3 کاربران زیر از panatel بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط panatel نمایش پست ها
    تو هنوز جوجویی
    نباید ازاین فکرا به************ی
    دوست دختر چیه اخه جوجو دوست دختر پول و عمرت رو نابود میکنه
    مردونگی به سینگلیه
    جوجو
    بله واقعا جوحو بودن رو قبول میکنم


    خوشبختانه چهارشنبه این هفته از استاد فیزیک که دکترای فیزیک داره از دانشگاه تهران و شریف و امیر کبیر ... که : دو ترم اول بود که کلا کارش شده بود جزوه نوشتن و جزوه دادن به این دختر و اون دختر فکر کردن به این دختر و اون دختر . دو ترم اول حسابی عقب میافته

    از ترم سوم به قول خودش ادم میشه و برمیگرده سراغ درس .... شما فکر کنین چطوری خونده الان استاد تراز اول فیزیک ایرانه

    استاد از همه پرسید... کدوم یکی از شما ها الان واقعا میتونین به یه دختر بگین برو ؟ من گفتم که استاد من گفتم برو برای همیشه هم برو

    استاد به من نگاه کرد و گفت من از اولشم مطمین بودم تو موفق میشی و خواهی شد .. اینو گفت چون این وضعیت الان من دقیقا همون وضعیت ترم سوم استاده که تو ترم سوم استاد میگه برین پی کارتون و میرسه به جایی که الان هست!



    دارم راه درست رو میرم و یه هفته بود که هر جا فکر دختر به ذهنم میرسید به راهنمایی های اقای امیر 1370 فکر میکردم.

    استادمون گفت من به دخترای سن شما هیچ ارزش و اهمیتی نمیدم. و واقعا این رو یه بار دیدم. اونجوری که به ما توجه داره به اونا اصلا نداره نمیدونم چرا. واقعا بهترین استاده. من هم راه ایشون رو میرم و به نظرم هیچ شخص خاصی به جز عزیزای نزدیک خود ادم ارزش خراب کردن اینده رو نداره.



    من مشکل رو خیلی فکر کردم همین افسردگی و تنها بودن هست که باعث میشه فکرم به همچین چیزایی بره.

  12. 2 کاربران زیر از ss75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    من در این موارد به کمک شما نیاز دارم.

    من پشت کنکوری ام و تنهام و افسردگی دارم که به نظرم داره خیلی خیلی بیشتر میشه روز به روز. چیکار کنم؟ من 0 دوست دور و بر خودم دارم. برای یه پشت کنکوری نسبتا عادی هست که دوست دور و بر نداشته باشه ولی من اصلا فعلا ندارم ینی ترجیح دادم نباشن تا این که دور و برم از ادمای بی ارزش پر بشن. فقط یک نفر هست که تو شهر دیگه هست و پسر هست و خیلی درس خون هست و با هم حرف میزنیم و من بهش اعتماد کامل دارم. من برای این افسردگی و تنها بودن چیکار کنم؟



    مشکل اینجاست: به خاطر برنامه و هدفی که با مشاور ریختیم باید روزی 14 ساعت بخونم.

    ینی چیزی حدود 3 ساعت روزانه وقت ازاد دارم


    در حد توانتون اگه تونستین کمک کنین ممنون میشم.

    ادیت: بذارین حداقل یه ایول به خودم بگم که تونستم با این طرز فکری که اقا امیر به من القا کرد به همون روزی 14 ساعت مطالعه ثابت و تست زیاد برسم نه این یکی خودنمایی نیست واقعا خوشحالم ایول به خودم از خودم خوشم میاد
    ویرایش توسط ss75 : 12-21-2017 در ساعت 09:27 PM

  14. کاربران زیر از ss75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ss75 نمایش پست ها
    من در این موارد به کمک شما نیاز دارم.

    من پشت کنکوری ام و تنهام و افسردگی دارم که به نظرم داره خیلی خیلی بیشتر میشه روز به روز. چیکار کنم؟ من 0 دوست دور و بر خودم دارم. برای یه پشت کنکوری نسبتا عادی هست که دوست دور و بر نداشته باشه ولی من اصلا فعلا ندارم ینی ترجیح دادم نباشن تا این که دور و برم از ادمای بی ارزش پر بشن. فقط یک نفر هست که تو شهر دیگه هست و پسر هست و خیلی درس خون هست و با هم حرف میزنیم و من بهش اعتماد کامل دارم. من برای این افسردگی و تنها بودن چیکار کنم؟



    مشکل اینجاست: به خاطر برنامه و هدفی که با مشاور ریختیم باید روزی 14 ساعت بخونم.

    ینی چیزی حدود 3 ساعت روزانه وقت ازاد دارم


    در حد توانتون اگه تونستین کمک کنین ممنون میشم.

    ادیت: بذارین حداقل یه ایول به خودم بگم که تونستم با این طرز فکری که اقا امیر به من القا کرد به همون روزی 14 ساعت مطالعه ثابت و تست زیاد برسم نه این یکی خودنمایی نیست واقعا خوشحالم ایول به خودم از خودم خوشم میاد

    من یک ساعت روضه خوندم ک شما جو گیربازی درنیاری بعد جوگیر شدی؟
    امضای ایشان
    فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن

    تنها راه
    آرامش این قرص های عصابن
    عشق‌‌ بدون عمل معنایی نداره
    اعتماد بدون اثبات هیچه
    و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...



    این قافله عمر عجب می گذرد
    دریاب دمی که با طرب می گذرد
    ساقی غم فردای حریفان چه خوری
    پیش آر پیاله را که شب می گذرد
    خیام

  16. کاربران زیر از amir1370 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط amir1370 نمایش پست ها
    من یک ساعت روضه خوندم ک شما جو گیربازی درنیاری بعد جوگیر شدی؟
    نه حل شد اقا حله

    خیلی چیزا بهم ریخته بود ولی درستش کردم.

    کلی مطالعه کردم درباره مشکلاتم و در مورد چیزایی که باعث ناراحتیم میشدن. فهمیدم من دارم کار درست رو انجام میدم. حل شد

  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ss75 نمایش پست ها
    نه حل شد اقا حله

    خیلی چیزا بهم ریخته بود ولی درستش کردم.

    کلی مطالعه کردم درباره مشکلاتم و در مورد چیزایی که باعث ناراحتیم میشدن. فهمیدم من دارم کار درست رو انجام میدم. حل شد

    سعی کن بین 5تا 7 ساعت نهایت درس بخونی،بقیش به نوعی یادگیری نداره و بعدن روش زوم میشی ک هیچی متوجه نشدم و بعد وسواس فکر یو استرس میگیری.

    بازم میگم هنوز درستش نکردی
    امضای ایشان
    فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن

    تنها راه
    آرامش این قرص های عصابن
    عشق‌‌ بدون عمل معنایی نداره
    اعتماد بدون اثبات هیچه
    و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...



    این قافله عمر عجب می گذرد
    دریاب دمی که با طرب می گذرد
    ساقی غم فردای حریفان چه خوری
    پیش آر پیاله را که شب می گذرد
    خیام

  19. کاربران زیر از amir1370 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    سلام همشهری
    نوشته های شما رو با لذت خوندم و تجربه های زیادی کسب کردم
    ازت متشکرم بابت متن ها و تجربه های زیادی که در اختیار میزاری
    ای کاش منم بتونم از این تجربه ها کسب کنم و توی دام نیفتم ...
    امیدوارم بیماریت هرچه سریعتر خوب بشه
    دست مریزاد
    تجربه های خوبی نبودن همشهری،دیگم دوست ندارم به گذشته برگردم ک داغون شدم

    سعی کردم تجربیاتمو با منطق و احساسات و مهربونی و شدت و جدی به طرفم برسونم.

    ی سریا درس گرفتن ی سریا بما گفتن سیک/تیر
    امضای ایشان
    فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن

    تنها راه
    آرامش این قرص های عصابن
    عشق‌‌ بدون عمل معنایی نداره
    اعتماد بدون اثبات هیچه
    و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...



    این قافله عمر عجب می گذرد
    دریاب دمی که با طرب می گذرد
    ساقی غم فردای حریفان چه خوری
    پیش آر پیاله را که شب می گذرد
    خیام

  21. کاربران زیر از amir1370 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط amir1370 نمایش پست ها
    سعی کن بین 5تا 7 ساعت نهایت درس بخونی،بقیش به نوعی یادگیری نداره و بعدن روش زوم میشی ک هیچی متوجه نشدم و بعد وسواس فکر یو استرس میگیری.

    بازم میگم هنوز درستش نکردی

    نه واقعا درستش کردم. زمان استراحت رو بیشتر کردم . هر روز تفریح گذاشتم . از لحاظ روحی به خودم میرسم و از لحاظ جسمی هم همین طور ورزش میکنم و همچنین از لحاظ سلامتی هم بیشتر میرسم قرص های ویتامین و غیره مصرف میکنم که واقعا 360 درجه به حالم فرق کرده و احساس خستگی از بین رفته. دور دختر اینا خط کشیدم. مطالعه ام خیلی کم بوده در این مورد و من اطلاعات زیادی راجب احساسات این دوره از زندگی نداشتم

    فانتزی بودن رو کلا گذاشتم کنار.فهمیدم اکثرا دخترا( پوزش از عده ای از دوستان که قطعا باعث ناراحتیشون میشه ولی مجبورم بگم) تو این سن و سال دنبال دوستی ای هستن که به یه سرانجامی مثلا ازدواج برسه( شاید عده ای هم هدفشون چیز دیگه باشه مثلا خلاص شدن از تنهایی. کلا نمیشه قضاوت کرد فقط چیزی که میانگین اماری میگه گفتم) . پسرای هم سن و سال من هم که 99% بخاطر این با دخترا دوست میشن که از لحاظ فیزیکی و کلا چن تا چیز دیگه تامین بشن اونم به صورت موقت! ینی ول میکنن میرن! و این یه تضاد میشه و اخرش منتهی میشه به شکست دو طرف.


    یه چیز مهمی که تو مطالعاتم تو وقت ازاد بهش رسیدم و میخواستم حداقل دوستان همسن من بدونن اینه که دوستی و عشق و عاشقی های این سن و سال واقعا اون چیزی نیست که تصور میکنن. فقط یه تامین احساسی میشن فقط (تو اکثر موارد نهایتش این میشه)

    و یه چیز بسیار مهم تری هم هست اونم اینکه فهمیدم که خانما بعده ازدواج از لحاظ احساسات و مسایل عاطفی نسبتا به دوران قبل ازدواج خیلی فرق میکنن و این احساسات خیلی قوی تر میشه. تصور کنین شخصی قبل ازدواجش نمیدونم چند تا رابطه داشته و شکست میخوره و کلا یه جور حس بی تفاوتی پیدا میکنه و این فرد بعد ازدواج همون فرد بی احساس باقی میمونه و همسر ایشون که الان تو زمانی هست که میتونه بیشترین احساسات مثبت رو منتقل کنه میبینه این احساسات یک طرفه هست و همسر اینشون توجه لازم رو نمیکنه و این یجوری میشه قتل یک فرد! چون به نظرم مهم ترین چیزی که باید برای یک خانم به خاطرش احترام گذاشت شخصیتش و از همه مهمتر احساساتش هست.

    به همین خاطر من تصمیم گرفتم کلا فعلا دور این مسایل رو خط بزرگی بزنم و این احساسات خوب رو نگه دارم برای بعد و اینا رو به اگه خدا بخواد به همسری که تو تصورم ساختم تحویل بدم و برعکس خیلی از افراد دیگه بعد ازدواج از همه لحاظ بتونم روز به روز همسری بهتر باشم.



    برای یه بخش دیگه که مربوط هست به تنهایی من اومدم هدف هایی که تو ذهنم داشتم رو تو کاغذ پیاده کردم و براشون مهلت خوبی تعیین کردم تا بهشون برسم و از زندگی لذت ببرم. به نظرم نباید تو این زمان مهم مثل بقیه بود. من تفریح میکنم و برای هدف ها تلاش میکنم و به وقتش هم بحث ازدواج هست. بعده فکر کردن به این نتیجه رسیدم که مهم ترین هدف ازدواج حداقل برای من باید این باشه که باهم هدف هامون رو یکی کنیم و برای هدف ها باهم تلاش کنیم و در کنار همدیگه بتونیم به هدف هامون برسیم. هدف هامون رو یکی کردن به این معناست که به زندگی مون معنی بدیم و برای هدف های ارزشمند که بوجود خواهیم اورد بجنگیم

    در ضمن باید بگم در مورد معیار های ازدواج هم خیلی تحقیق کردم و تو وقت ازادم مطالعه داشتم و فهمیدم اگه واقعا از قیافه اش خوشم اومد باید تو ذهنم این طوری تصور کنم: اگه این فرد زیباییش رو بذاریم کنار و اون خصوصیات مثبت ظاهری رو ازش بگیریم ایا با معیار هایی که من برای شخص ایده الم دارم مطابقت میکنه؟ تو 99.99% موارد باید بگیم نه! پس این بحث میمونه برای زمان خاصی که برای ازدواج تعیین کردیم و الان صرفا اگه دختری هم باشه باید فقط روابط عادی باشه مثل بقیه مردم.

    واقعا تشکر تنهایی فعلا فرصت خوبی برای من هست تا بتونم خیلی از چیزا رو دوباره از نو مرور کنم و به هدف هایی که دارم فکر کنم و مشکلات سر راه رو بردارم. حالم خیلی خوبه تمرکزم بیشتر شده سر حالم . من به همه حرفای شما اقا امیر فکر کردم و طبق اون چیزایی که تو پست اولتون گفتین تحقیق و مطالعه کردم و راه درست رو انتخاب کردم.

    برای همین هست که من به جرات میگم همه چیز حل شده اقا امیر همین هفته سیگاری شدم رفت
    ویرایش توسط ss75 : 12-29-2017 در ساعت 01:16 PM

  23. کاربران زیر از ss75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    فیلم ببین خیلی موثره
    یه جورایی زندگی منم مث شماست و فقط به موفقیت فکر میکنم و دور دختر مختر و ... رو خط کشیدم تا به موقعش خدا هرچی صلاح دونست
    گاهی وقتا خیلی احساس تنهایی میکنم نه دوستی .... نه چیزی
    همش توی خونه هستم و برای کارهای ضروری بیرون میرم
    ولی خب خدا رو شکر میکنم که خودم رو اسیر ماجرا های مسخره ای مثل دختر و... نمیکنم و همین باعث شادیه
    یه نکته ای هم که خیلی بهش میخام توجه بکنم و نمیتونم بیخیال بودنه!
    ادم باس توی خیلی از مسائل بیخیال باشه
    خودشون خود به خود درست میشن
    بله فیلم دیدن از "فیلیمو" سعی میکنم هر روز ببینم از تلویزیون هم همینطور سعی میکنم سریال(بیمارستان چونا یجوری اینده منه) ببینم. از لحاظ درس مشکلی پیش نمیاد چون خیلی جلو ام یکم باید تفریح باشه انرزی برگرده مرسی بابت پیشنهاد

  25. کاربران زیر از ss75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    خب خوبه که نرمال شدی و امیدوارم نرمال بمونی رفیق

    راستی اسمت چیه؟بچه کجایی؟چندسالته؟ چه رشته دوستداری بری؟

    سیگار خوب نیست اگر واقعا میکشی،نابودت میکنه و از هدفت دورمیشی،حالا زندگی خودته...

    بهت گفتم با دختر نرو چون اگر دلبسته بشی نابود میشی،اگر وابسته ک خب بعد ی مدت فراموش میکنی، من بین دل بستگی و وابستگی موندم میخام فراموش کنم ولی نمیشه،دیگه با این بیماری ک هیچوقت خوب نمیشه میلی ب ازدواج ندارم.

    داخل تلگرام ی گروه زدم دوساله پابرجاست،همه از دم ادمینن و ازادن و فقط فیلم و عکس چیزی نمیفرستن/ همه هم پسریم و دختربیاد شوتش میکنیم

    از بین158ادلیست تلگرامیم فقط 19نفرو داخل گروه بردم که واقعا ادمای ردیفین و عالین،یک بار همین اقای طراح امد گروه شوک زده شده بود همه ادمین شدن .

    میدونی این 19تا اگر دو روز یکی شون انلاین نشه پی ویش میریم و سراغشا میگیریم ا خود من موقعی ک بیمارستان دوم میخواستم برم به شمارم زنگ زده بودن و حال منو از مادرم جویا شده بودن.

    تو همین زمان یکی از پسرا ک جزو این 19 تا نبود، ولی رفیقم بود(ولی خصلت دخترونه داشت...دخترا میگن تا هستی هستم ولی نیستی نیستم وقتی امدی میام باهات!!!اگر ی روزی دیدی دختر رفت و بعد چند روز باز امد بدون وابسته شده و بعد چند روز نبودت کلن فراموش میشی)بهش گفته بودم ک میرم بیمارستان ولی نه داخل تلگرام ی پیام داده بود نه یک اس مس یا زنگ ، ببین ادما تو شرایط سخت و بگایی میفهمن کی واقعا دوستشه وگرنه همه ادما حتی غریبه ها هم دوستدارن تو شادی با ادم شریک باشن.
    ویرایش توسط amir1370 : 12-29-2017 در ساعت 02:18 PM
    امضای ایشان
    فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن

    تنها راه
    آرامش این قرص های عصابن
    عشق‌‌ بدون عمل معنایی نداره
    اعتماد بدون اثبات هیچه
    و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...



    این قافله عمر عجب می گذرد
    دریاب دمی که با طرب می گذرد
    ساقی غم فردای حریفان چه خوری
    پیش آر پیاله را که شب می گذرد
    خیام

  27. کاربران زیر از amir1370 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2017
    شماره عضویت
    37437
    نوشته ها
    269
    تشکـر
    127
    تشکر شده 158 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    نقل قول نوشته اصلی توسط amir1370 نمایش پست ها
    خب خوبه که نرمال شدی و امیدوارم نرمال بمونی رفیق

    راستی اسمت چیه؟بچه کجایی؟چندسالته؟ چه رشته دوستداری بری؟

    سیگار خوب نیست اگر واقعا میکشی،نابودت میکنه و از هدفت دورمیشی،حالا زندگی خودته...

    بهت گفتم با دختر نرو چون اگر دلبسته بشی نابود میشی،اگر وابسته ک خب بعد ی مدت فراموش میکنی، من بین دل بستگی و وابستگی موندم میخام فراموش کنم ولی نمیشه،دیگه با این بیماری ک هیچوقت خوب نمیشه میلی ب ازدواج ندارم.

    داخل تلگرام ی گروه زدم دوساله پابرجاست،همه از دم ادمینن و ازادن و فقط فیلم و عکس چیزی نمیفرستن/ همه هم پسریم و دختربیاد شوتش میکنیم

    از بین158ادلیست تلگرامیم فقط 19نفرو داخل گروه بردم که واقعا ادمای ردیفین و عالین،یک بار همین اقای طراح امد گروه شوک زده شده بود همه ادمین شدن .

    میدونی این 19تا اگر دو روز یکی شون انلاین نشه پی ویش میریم و سراغشا میگیریم ا خود من موقعی ک بیمارستان دوم میخواستم برم به شمارم زنگ زده بودن و حال منو از مادرم جویا شده بودن.

    تو همین زمان یکی از پسرا ک جزو این 19 تا نبود، ولی رفیقم بود(ولی خصلت دخترونه داشت...دخترا میگن تا هستی هستم ولی نیستی نیستم وقتی امدی میام باهات!!!اگر ی روزی دیدی دختر رفت و بعد چند روز باز امد بدون وابسته شده و بعد چند روز نبودت کلن فراموش میشی)بهش گفته بودم ک میرم بیمارستان ولی نه داخل تلگرام ی پیام داده بود نه یک اس مس یا زنگ ، ببین ادما تو شرایط سخت و بگایی میفهمن کی واقعا دوستشه وگرنه همه ادما حتی غریبه ها هم دوستدارن تو شادی با ادم شریک باشن.

    اقا متاسفم بابت بیماریتون. بهترین هارو برای شما ارزومندم امیدوارم همیشه سلامت باشید
    خیلی میخواستم بگم کی هستم از کجا هستم ولی بنا به 2 تا دلیل از گفتنش معذورم من نزدیکای 22 سالمه یه چن ماه مونده تا 22 بشم و این که رشته مورد علاقه من جراحی مغز و اعصاب هستش ولی هنوز یه سال مونده تا پام به دانشگاه باز بشه و از یه طرفی مرددم دارو بخونم یا پزشکی. هم به پزشکی علاقه دارم هم به شیمی (داروسازی)

    یه چیز دیگه که منو بیشتر وسوسه میکنه برم دارو اینه که دارو تهران برعکس پزشکی تهران خیلی زیاد نمیخواد در حد یه 500.

    درسته .برای همین من همیشه به خودم گفتم که دور و بر رفیق باشه دوست باشه ولی واقعی باشه(کسایی باشن که ارزش بودن باهاشون رو داشته باشن. و همین طور که یه وقت نبودی سراغت رو بگیرن نه به خاطر این که خودشون تو اوضاع سختی باشن و نیازمند باشن! نه. برای این سراغ ادم رو بگیرن که کلا بودن براشون مهم باشه)

    الان من به معنای واقعی دوستی ندارم و فقط گفتم که یکی هست اونم تو شهر دیگه صرفا با هم درس میخونیم و هدف داریم و من از اول میدونستم با بقیه فرق داره و میتونه یه رفیق تمام عیار باشه. روزایی که من حالم به طبع اون رابطه گذشته خوب نبود و تو اوضاع بدی بودم میاومد زنگ میزد حالم رو میپرسید و خلاصه اینکه یه رفیقی هست تمام عیار. من همیشه دنبال دوست و رفیقی بودم که مثل خودم باشه( بدون اغراق و خودنمایی). ینی همیشه حالتو بپرسه و هر وقتی لازم شد به کمکش بیاد و مهم تر این که یه رفیق درجه 1 باشه و دلسوز و فداکار. من برای کسانی که دوست دارم هر کاری از دستم برمیاد میکنم(چون همشون درجه 1 هستن درجه 2 و اینا نمیذارم بیخودی نزدیک باشن) برای همین لایق احترام و محبت هستن.



    ولی .... ولی ... دختر احتمالش خیلی زیاده یه روز حالش خوب نباشه بگه برو! کلا بازیچه شدن رو بیخیال. برای همین هم هست که به این رفیقم که از قضا اسمش مثل شما امیر هست گفتم بحث دختر و اینا رو کلا دیگه بیخیال میریم سراغ هدف هامون.


    من باید اینجا اعتراف کنم که روز اول که با طرف بودم همینجوری گفتم: " اقا این دفعه فقط با احساسات پیش میریم ببینیم چی میشه ) درست یادمه اینطوری بخودم گفتم.


    قبلنا همیشه قبل هر تصمیمی کاملا فکر میکردم و بعد مشورت میکردم و بعد تصمیم میگرفتم. این مورد رو کاملا بدون فکر و با احساسات پیش رفتم.

    احساسات خیلی چیزا میگن. میگن که مثلا نمیدونم اون دختری که تنها نشسته نیمکت و به تو زل زده تنها نشسته نیمکت ینی دوست داره با تو دوست بشه برو باهاش دوست شو. ولی فکر میگه اشتباه 99% همسنات هست. حالا انتخاب کن.

    سیگار نه زیاد . از دو سه روز پیش حدود 4 تا جمعا . سیگار به هدفم زیاد ربط نداره حتی پزشکی که من خیلی دوسش دارم هم سیگار میکشه به مقدار انبوه ینی روزی نبوده برم ببینم در حال کشیدن سیگار نیست فعلا هنوز یکم چیزی نیست ولی سعی میکنم دورشو خط بکشم.


    من تلگرام میرفتم قبلا حدود 1 ماه پیش بود فقط برای کانال سنجش و گزارش مطالعه دادن به مشاور میرفتم که اونم دیگه یه ماهی میشه نمیرم و دیگه هم قصد ندارم برم کلا مجازی نمیرم و با دوستمم اس ام اس میدم.

    همین فقط خواستم هر چی ذهن بود بگم نمونه

  29. کاربران زیر از ss75 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4190
    نوشته ها
    224
    تشکـر
    207
    تشکر شده 163 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکل مقایسه با دیگران و حسودی

    من کلن فقط تلگرامم و بقیه اکانت هایی ک بودم را دیلیت زدم و از پست الکترونیک هم از یاهو و جیمیل و ی سرویس امن و ایمن شده استفاده میکنم.

    حتی امدم تلگراممو دیلیت کنم رفیقم ، که موقعی ک بیمارستان بودم ونگرانم بود قسمم دادو نذاشت چون تو بیمارستان فهمیدم دنیا جای وابستگی نیست و همیشه باید چیزی که دوستداری را ی روزی از دست بدی....
    امضای ایشان
    فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن

    تنها راه
    آرامش این قرص های عصابن
    عشق‌‌ بدون عمل معنایی نداره
    اعتماد بدون اثبات هیچه
    و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...



    این قافله عمر عجب می گذرد
    دریاب دمی که با طرب می گذرد
    ساقی غم فردای حریفان چه خوری
    پیش آر پیاله را که شب می گذرد
    خیام

  31. کاربران زیر از amir1370 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقایسه من با دیگران
    توسط hawre در انجمن تیپ و ظاهر
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 12-31-2015, 01:24 PM
  2. سادیسم و مازوخیسم از دیدگاه اریک فروم
    توسط آرمان اسليو در انجمن روانشناسی جنسی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 10-23-2015, 11:44 AM
  3. مقایسه عدالت با برابری
    توسط e.v در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 04-04-2015, 02:04 AM
  4. کودکانی که منگولیسم به دنیا می آیند!
    توسط Artin در انجمن بیماریهای اعصاب و روان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-17-2013, 12:32 AM
  5. دیسک کمر و علائم آن
    توسط R e z a در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-07-2013, 01:48 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد